همون همیشگی
خیابان آذربایجان سه راه قصرالدشت دهه شصت
نبش خیابان یه باجه تلفن از این زرد رنگها کنارش دکه روزنامه فروشی روبروش نبش یه قصابی کنارش زیر زمین یه چلوکبابی کنارش بقالی حاج آقا فتحی خدا بیامرز.
هروقت میرفتم تو مغازه تا منو میدین شروع میکردن یکی یکی سفارشها رو روی پیشخوان چیدن بدون اینکه بپرسن، یه روتین یکنواخت و همیشگی!
مثل وقتهایی که میرید کافه و گارسون میپرسه، همون همیشگی؟
حکایت پنجشنبهها
حکایت پنجشنبههای ما هم همینه، همون همیشگیها
بچهها دیگه خودشون میدونن، صبح پنجشنبه یکیشون پیام میده، من نون و نوشیدنی اون یکی میگه من سبزی خوردن و کاهو اون یکی میگه منم میوه!
تکرار های قشنگ زندگی
زندگی همین تکرارهای قشنگه، منتظر اتفاق جدید هستیم ♥️ضحی خانم♥️
نمیدونم تعریف هرکس از ثروت چیه برای من اما!! بزرگترین ثروت یعنی خانواده و غذا صرفا بهانهایست برای دور هم جمع شدن خانواده!
همه آدما قصه دارن، همه آدما قصه دوست دارن بعضی قصهها واقعیاند بعضی قصهها افسانه است بعضیها قصه واقعی دوست دارن بعضیها قصههای افسانهای! بعنوان یک مادر و بزرگتر خانواده همیشه سعی کردم کانون خانواده را دور هم و گرم نگه دارم و این روایت پنج شنبه شبهای ما قصهی واقعی ماست!
من آذر ماهی صفت روایت این پنجشنبه شبهای گرم خانوادگی رو اینجا براتون تعریف میکنم. از شیرینیهای جمع شدن خانواده، از شیطونیهای نوهها، از رسم و رسومات خانوادگی مون، از آموزش دستور پخت غذاهایی که درست میکنم، نکات خانه داری که بنا به مناسبت براتون میگذارم…
خلاصه از هر چیزی که تو این #پنج_شنبه_شبهامون اتفاق میفته اینجا براتون میگم. راستی در پیج اینستاگرام میتونید این پست ها رو دنبال کنید. نظراتتون رو هم با جان دل میخونم . براتون از خدا بهترینا رو در کنار خانوادتون میخوام.
دیدگاهی وجود ندارد، اولین نفری باشید که دیدگاه ثبت می کنید!
شما بایستی برای ارسال دیدگاه وارد شوید.